پویان برگشت خونه
چند روز به مناسبت ٢٨ صفر وشهادت امام رضا تعطیل بود .سریع رفتم دنبال پویان ومامانش تا بیارمشون خونه ولی پویان بد جوری مریض شده بود الان هم کلی دارو میخوره .سرفه هاش دلمو ریش میکنه ان شا الله زودتر خوب بشه .بهر حال الان خونمو منور کرده وصداش دوباره تو فضای خونه پیچیده خیلی خوشحالم ...
نویسنده :
مامان پويان
12:18
پویان
بابایی این لیش میشا رو بزن تا من بوست تونم
جای خالی پویان
بابائی الان دقیقا یک هفته است که با مامانت رفتی مسافرت .به محض اینکه از سر کار میام میشینم فیلمات رو نگاه میکنم دیگه طاقتم سر اومده میام دنبالت برگردونمت .حتی اگه مامانت ناراحت بشه ...
نویسنده :
مامان پويان
12:15
جشن سه ماهگی
تا حالا خودتونو برا مامان لوس کردید
این توله خرس در مقابل عصبانیت مامانش خودشو لوس میکنه ...
نویسنده :
مامان پويان
12:05
پویان دابیده
پویان بعد از حمام
داستان زندگی من
اینجا بیمالستان لاله هستش تو شهرک غلب جائی که خدا منو تحویل باباو مامان داد بعدس من اومدم ولی اونقدر کوچیک بودم که بابام میتلسید منو بلغ بگیله مامان جونم تازه به هوس اومده بود ولی خیلی دوست داست منو بلغ بگیله(مامانم سانسول کردم تو عسک) خودائیش خیلی توچولو بودم مشکلات زیاد بود اینجا دالم با چشمام از بابائی تشکل می تنم (بابائی دمت گلم) بعد از این مراحل که تو زندگی داشتم الان سه ماهمه، از او ن بچه توچولو که حتی نمی تونست گلیه کنه به یه بچه توپولی تبدیل شدم دیگه میتونم بشینم ،مهمونی بلم تازشم موهام تیفوسی دلست کنم خدافظ ت...
نویسنده :
مامان پويان
14:03